سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تخت جمشید
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  •  Atom 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • در یاهو
  • در نگاره های جبهه شرقی آپادانا، یعنی همان نمای اصلی و نخستین تالار بار تخت جمشید، پشت سر شاه بر تخت نشسته، سربازان گارد نیزه دار در سه ردیف روی هم قرار گرفته، ایستاده اند. این مجلس تقریبا یک سوم فضای وسیع شمالی نگاره ها را در اختیار دارد. این سربازان، تقریبا صد نفر، در اینجا به نمایندگی 10000 سرباز به تصویر کشیده شده اند که (سپاه آماده باش) شاهنشاه ایران را تشکیل میداده اند. این سربازان را از این رو جاویدان مینامند که با مردن یا کشته شدن یکی، بی درنگ فرد دیگری به جای او قرار میگرفت. به این ترتیب تعداد افراد تین گارد همواره 10000 نفر بوده است.

    گارد پشت سر شاه، لباس چین دار هخامنشی بر تن، کفش ایرانی سه بندی بر پا و نواری پیچیده بر گرد سر دارند. به خاطر همین نوار، اینان را عیلامی انگاشته اند. اما در پشت نوار دور سر عیلامیها، همیشه گره ای وجود دارد. از این روی و مخصوصا به خاطر کفشها، کاملا روشن است که افراد گارد، پارسی اند. حتی میتوان چنین گفت که همه افراد (ده هزار جاودانان) فقط از پارس بوده اند.

    نیزه دست همه این سربازان، در قسمت پایین به یک انار کوچک ختم میشود. از همین روی، یونانیان، آنرا (سیب بر) نامیده اند. این گارد 10000 نفری از ده گروه 1000 نفری تشکیل میشد. انار سرنیزه فرمانده هر گروه که (هزارپت) نامیده میشد، زرین و انار دیگران سیمین بود. فرمانده نیزه داران (انار طلایی) نیز دارای همین عنوان هزارپت بود. تین هزارپت، ظاهرا فرمانده همه نیروهای ایرانی نیز محسوب میشد. فرمانده کل گارد جاویدان، همان فرمانده سپاه ایران نامیده میشد و از قدرت فوق العاده ای برخوردار بود. این فرمانده را شاه، از افراد خانواده خود و یا از میان دوستان مورد اعتمادش برمیگزید.

    گروه بندی همه نیروهای نظامی ایران متنند گارد ویژه جاویدان، (ده دهی) بود. گروههای 1000 نفری متشکل از گروههای ده نفری تشکیل میشد. همه اینها شبیه رده های نظامی امروزی، متننددرجه دار، ستوان، سرهنگ و ژنرال، فرمانده خاص خود را داشتند. اشاره میشود که از این نظام در گروه بندی کارگران نیز استفاده میشد.

    در کنار گارد جاویدان، 10000 نفری که پیاده نظام بود، هنگهای 1000 نفری سواره نظام نیز وجود داشت. به هنگام جنگ، علاوه بر این سپاهیان ثابت و قوای ساتراپ نشین مختلف امپراطوری بزرگ ایران، دهقانانی که از طرف شاه، زمینهایی را برای کاشت و برداشت در اختیار داشتند متقابلا به عنوان سرباز در ارتش به خدمت گرفته میشدند. به نظر میرسد که سربازان منطقه (پئیشاخوادا) در شرق تخت جمشید و در خاک کرمان، قابل اعتمادتر و ضربتی تر بوده اند. از لوحهای دیوانی بر می آید که از آنها به دفعات برای ماموریتهای ویژه دعوت شده است.

    منبع :  کتاب از زبان داریوش



    محمد ::: جمعه 88/10/25::: ساعت 1:28 صبح

     

    طرح سر انسان با بالهای عقاب و بدنی از گاو را حتما در تخت جمشید دیده اید.نقش سر انسان مربوط به خشایارشاه است. تاج معروف وی نیز روی سرش است که روی تاج،گل های کوچکی هستند که نشانه الهه آب یا همان آناهیتا هستند. دوازده گلبرگ نیز نشانه دوازده ماه سال است و وسط آن نیز نشان خورشید است. عدد دوازده هم عدد مقدسی بوده است، زیرا آنها اعتقاد داشتند عمر دنیا دوازده هزار سال بیشتر نیست.در تاج سه لایه وجود دارد که معرف کردار نیک،گفتار نیک و پندار نیک است و سه لایه به همان شکل در طرف مقابل آن است.عدد شش هم مقدس بوده است. مو و ریش بلند و فرفری و داشتن گوشواره در دو گوش فقط مخصوص خانواده شاه بوده و مردم عادی اجازه چنین کاری را نداشتند. مردم می توانستند از گوشواره فقط در یک گوششان استفاده کنند و موهای آنهانیز باید کوتاه تر از موهای شاه باشد.

    طرح بال عقاب نیز نشانی از بلند پروازی است که نماد مردم ارمنستان بوده است.گاو نیز نماد فرهنگ آشور بوده که نماد خوب بودن، پایداری و سودمند بودن است.چون فرهنگ آشوری و ارمنی و پارس باستان را با هم آمیخته اند، به دروازه ملت ها که این نقش در دو طرف آن وجود دارد،امروزه دروازه تمدن ها نیز می گویند.و اما توصیف این طرح چیست.

    سودمند باشید برای جامعه خود، بلند پرواز در زندگی و چون انسان عاقل باشید تا به عنوان بهترین موجود خداوند شما را بشناسند.

    نقش حمله شیر به گاو را می توانید در بیشتر جاهای تخت جمشید ببینید. به این طرح ،شیر گاو شکن و مهر و ماه نیز میگویند. بر طبق اعتقادات آنها نشان خدای خوب خورشید است.پوست زرد و قدرت زیاد و یال و کوپال شیر نشان نورخورشید، روز و توانایی است. روز نیز نشان خدای خوب بوده که همان اهورامزدا است. در مقابل،گاو دارای پوست سیاه و قدرت کم بوده و شاخ آن نیز نماد ماه در شب است. پس با آمدن نور، رفتن تاریکی،آمدن خدای خوب و رفتن خدای بد،آمدن بهار و رفتن زمستان،این نقش زیبا روز اول فروردین که همان جشن نوروز است را توصیف کرده است.

     

     

     



    محمد ::: یکشنبه 87/12/25::: ساعت 11:35 عصر

    در تخت جمشید میتوان تمام فرهنگ های دنیا را از یکدیگر مجزا کرد. نمونه آن ساخت دیواره های تخت جمشید است. این دیواره ها خشک هستند، یعنی هیچ نوع ملات، ساروج و... در ساخت آن بکار نرفته است که این کار یعنی ساخت دیوار خشک اولین بار در جهان توسط مصریان انجام شده و ساخت دیواره تخت جمشید نیز به عهده مصریان بوده است. اهرام مصر حالتی هرمی دارند و سنگ های آنها روی هم چیده میشد ولی در دیواره های تخت جمشید چون بنا حالت ذوزنقه ای دارد ناگزیر دیوارها را شبیه پازل ساختند. بنا براین نو آوری پارسیان در سیستم معماری را در تخت جمشید میتوان مشاهده کرد.

     پلکان تخت جمشید به عنوان بهترین پله های آثار تاریخی جهان شناخته شده است. زیرا به صورت قرینه ای هستند و ها دو پله روبروی هم و با اندازه یکسان ساخته شده اند. تعداد پله ها نیز یکصدویازده پله بوده که یکصدویازده نیز عدد مقدسی بوده است. از عوامل ساخت چنین پله هایی راحتی برای مهمان ها بوده است. یکی دیگر از عوامل ساخت چنین پله هایی نوع لباسی بوده که در آن زمان میپوشیدند و نیز وقاری بود که مهمان ها داشتند.

    ستون های تخت جمشید هفده متر ارتفاع داشته اندکه کاخ آپادانا دارای بلندترین ستون ها در کل تخت جمشید بوده اند این ستون ها از تکه های مختلف سنگ ساخته می شدند که برای وصل کردن این تکه سنگ ها به یکدیگر از شافتهای آهنی با پوششی از سرب استفاده کرده اند. روی شافت ها را با سرب می پوشاندند تا زنگ نزنند.

     سقف تخت جمشید نیز از چوب صدر لبنانی ساخته شده بود. این چوبها توسط مردم بین النهرین به تخت جمشید آورده میشد و مصری ها که نجاری را به عهده داشته اند، سقف ها را می ساختند.کتیبه هایی که در تخت جمشید بدست آمده مشخص میکنند که کلیه کسانی که در ساخت تخت جمشید دست داشتند دارای حق و حقوق بوده اند

     



    محمد ::: یکشنبه 87/12/25::: ساعت 11:34 عصر

    تخت جمشید دوازده و نیم هکتار است. سنگهای مورد استفاده در تخت جمشید از دو جنس هستند. سنگ صخره ای از جنس آهکی به رنگ خاکستری شفاف که از کوه های اطراف بودند و سنگ صخره ای از جنس آهکی ولی سخت تر و به رنگ خاکستری مایل به سیاه که ازمعدن های سنگ در نزدیکی تخت جمشید می آوردند. در زمان حکومت داریوش بزرگ بعد از آنکه کل سکوی تخت جمشید تاسیس شد، اولین مکانی که ساخته شد کاخ آپادانا بود که به معنی بارعام و جای ویزیت مهمانهاست. سپس به دستور داریوش بزرگ کاخ تچر ساخته شد که به عنوان کاخ خصوصی شاه بوده است. تچر را خانه زمستانی معنا کرده اند. سنگهای این کاخ خاکستری و صیقل خورده بودند، به طوری که تصویر افراد بر آن می افتاده است به همین جهت آنرا تالار آینه می نامیدند. ستون های کاخ تچر احتمالا از جنس چوب بوده اند، زیرا هیچ اثری از آنها باقی نمانده است.

    کف اتاق ها را با فرش قرمز رنگ ویژه دوره داریوش پوشانده بودند که هنوز هنوز اثر آن سنگهای قرمز رنگ در اتاق های شمالی یافت می شود. بر درگاه های تالار مرکزی نقش داریوش بزرگ با خدمه اش هک شده است در کتیبه ها آمده است که خشایارشاه، اهورا مزدا را می ستاید و خودش و پهنای امپراطوری اش را می شناساند و سپس می گوید:

     به درخواست اهورامزدا این تچر را داریوش شاه که پدر من بود برآورد. بادا که اهورامزدا و دیگر ایزدان مرا و آنچه را که کرده ام و پدرم داریوش شاه کرده است بپاید.

    داریوش بزرگ سی و پنج سال حکومت کرد و پس از آن پسرش خشایارشاه به حکومت رسید. دروازه ملت ها،کاخ انتظار، خیابان سپاه،کاخ هدیش، حرمسرا و قسمتی از کاخ صدستون در دوران خشایارشاه ساخته شد.پس از خشایارشاه، اردشیر اول به حکومت رسید که کاخ صدستون را کامل کرد و خزانه شاهی را نیز به اتمام رساند.

    چهارمین پادشاهی که در ادامه ساخت تخت جمشید دست داشت، اردشیر دوم بود.البته در زمان وی بیشتر ساخت پله ها و کتیبه ها انجام شده است.تخت جمشید در طول یکصد و بیست سال و توسط چهار پادشاه ساخته شد که امروزه به تخت جمشید لقب معجزه هنر در ایران باستان داده اند.

     



    محمد ::: یکشنبه 87/12/25::: ساعت 11:33 عصر

    تخت جمشید در دل استان فارس، یعنی میهن هخامنشیان، بنا شده است. داریوش بزرگ در حدود 518 ق.م صخره بزرگی را در حدود شمال غرب کوه مهر، برگزید تا کوشک شاهانه ای بر روی آن بنا نهد. وی و پسرش خشایار شاه و پسر زاده اش اردشیر یکم ، بناهای باشکوه تخت جمشید را در آنجا بنا کردند. بر این نکته باید تاکید کرد که هدف داریوش بزرگ از ساختن این کوشک در سرزمین فارس، ساختن یک پایتخت اداری و سیاسی نبوده، زیرا که این مکان از مرکز دولت دور بوده، بلکه میخواسته است مرکزی برای تشریفات ایرانی درست کند. (ارنست هرتسفلد) که در سالهای 1930 در تخت جمشید حفاری میکرد، گفته است: چنان  مینماید که تخت جمشید جایی بوده است که به علت های تاریخی و علایقی ریشه دار در زادگاه دودمان هخامنشی ساخته شده و نگهبانی گشته و تنها در مواقع برگزاری مراسم وتشریفاتی خاص از آن استفاده میشده است.

     بسیاری از محققان معتقدند که تخت جمشید تنها برای برگزاری جشن نوروز، که هم عیدی شاهی و جشنی دینی و هم آیینی ملی بود، به کار میرفت. (استاد لنتس) استدلال کرده است که داریوش بزرگ جایگاه و جهان این کوشک شاهانه را بر طبق محاسبات نجومی ساخته است و محور تابش خورشید به هنگام دمیدن، در روزهای معینی از سال با محورهای عرضی و طولی تخت جمشید رابطه می یابد. از سوی دیگر (کارل نیلندر)، معتقد است که شواهدی برای برگزاری جشن نوروز در تخت جمشید در دست نیست و (پیتر کالیمر) نقوش تخت جمشید و متون یونانی را مقایسه کرده و به همان نتیجه رسیده است. عده ای هم با توجه به اسناد دیوانی و کاربرد برخی از بناها و وسعت کاخها و هزینه گزافی که بر سر ساخت آنها بکار رفته است، تخت جمشید را مرکزی سیاسی و اداری و بازرگانی میدانند که تناسبی با آیین های مذهبی نداشته است. اما حقیقت آن است که اسناد دیوانی، هزینه های کارگری و سازندگی و نقش تراشی و نیز رفت و آمدهای  پیک ها وماموران دولتی در تخت جمشید همه به زمانی تعلق دارند که داریوش بزرگ و خشایار شاه و اردشیر آنجا را بنا می کرده اند، یعنی فعالیت ساختمانی در آنجا زیاد بوده است.

     وجود جشن نوروز در زمان هخامنشی هم از شواهدی ثابت میشود. مثلا وجود جشن مهرگان، زیرا که در نوروز درست آغاز سال و در مهرگان، درست میانه سال را جشن میگرفتند، اینجا تقویم اوستایی که شامل جشن ها و از جمله نوروز میبوده، در دوره هخامنشی و نیز وجود دعای مخصوص زرتشتی بسیار کهن برای نوروز، که با اعتقادات هخامنشیان پیوند ناگسستنی دارد. از سوی دیگر در زمان ساسانی نیز با آنکه شهر استخر-جانشین پارسه- محل اصلی ساسانیان و جایگاه مذهبی و برگزاری آیین های دولتی مثل تاجگذاری بود، هیچ گونه مرکزیت سیاسی نداشت. با این دلایل، ما هنوز نظریه آیینی بودن تخت جمشید را مرجح میدانیم. پس جشن عید نوروز در تخت جمشید یا همان شهر پارسه، همه ساله برگزار میشده است.    



    محمد ::: شنبه 87/8/25::: ساعت 11:58 عصر

    هخامنشیان عادت باستانی کوچ کردن را فراموش نمی کردند و معمولا همه سال را در یک جا به سر نمیبردند، بلکه بر حسب اقتضای آب و هوا، هر فصلی را در یکی از پایتختهای خود سر میکردند. در فصل سرما، در بابل و شوش اقامت داشتند و در فصل خنکی هوا به همدان میرفتند که در دامنه کوه الوند بود و هوای لطیف و تازه و خنک داشت .

    این سه شهر، پایتخت به معنی اداری و سیاسی و اقتصادی بودند، اما دو شهر دیگر هم بودند که پایتخت آئینی هخامنشیان بشمار میرفتند. یکی پاسارگاد که در آنجا، آیین و تشریفات تاجگذاری شاهان هخامنشی برگذار میشد و دیگری پارسه که برای پاره ای تشریفات دیگر بکار میرفت. این دو شهر، زادگاه و پرورشگاه و به اصطلاح گهواره پارسیان بشمار میرفت و گور بزرگان و نام آوران آنان در آنجا بود و اهمیت ویژه ای داشتند.

    البته از این دو، تخت جمشید بیشتر اهمیت داشته است و به همین دلیل، اسکندر مقدونی آنرا به عمد آتش زد تا گهواره و تکیه گاه دولت هخامنشی را از میان ببرد و به ایرانیان بفهماند که دیگر دوره فرمانروایی آنان به سر آمده است .

    نام اصلی این شهر، پارسَه بوده است که از نام قوم پارسی آمده است و آنها ایالت خود را هم به همان نام پارس میخواندند. پارسه به همین صورت در سنگ نبشته خشایارشاه بر جرز درگاههای دروازه همه ملل نوشته شده است و در لوحه های عیلامی مکشوفه از خزانه و باروی تخت جمشید هم آمده است.

    یونانیان از این شهر بسیار کم آگاهی داشته اند، به دلیل اینکه پایتخت اداری نبوده است و در جریان تاریخ سیاسی که مورد نظر یونانیان بوده، قرار نمیگرفته است.

    بعضی گمان کرده اند که در برخی از نوشته های یونانی، از پارسه به صورت پارسیان و یا شهر پارسیان نام رفته است، اما این گمان مبنای استواری ندارد .



    محمد ::: شنبه 87/6/16::: ساعت 1:59 صبح

    نام مشهور غربی تخت جمشید، یعنی پرسه پولیس، ریشه غربی دارد. در زبان یونانی، پرسه پولیس و یا صورت شاعرانه آن(پِرسِپ توُلِس) لقبی است برای(آتِنِه)، الهه خرد و صنعت و جنگ و ویران کننده شهرها معنی میدهد. این لقب را (آشیل)، شاعر یونانی سده پنجم ق.م. ، در چکامه مربوط به پارسیان، به حالت تجنیس و بازی با الفاظ در مورد شهر پارسیان بکار برده است.

    این ترجمه نادرست عمدی، به صورت ساده تر یعنی پرسه پولیس، در کتب غربی رایج گشته و از آنجا به مردم امروزی رسیده است. خود ایرانیان نام پارسه را چند قرن پس از برافتادنش، فراموش کردند. چون کتیبه ها را دیگر نمیتوانستند بخوانند و در دوره ساسانی، آنرا(صدستون) میخواندند. در دوره های بعد، در خاطره مردم پارس، صد ستون به چهل ستون و چهل منار تبدیل شد.

    پس از برافتادن هخامنشیان، خط و زبان آنها نیز به تدریج نامفهوم شد و تاریخ آنان از یاد ایرانیان رفت و خاطره شان با یاد پادشاهان افسانه ای پیشدادی و نیمه تاریخی کیانی در هم آمیخت و بنای شکوهمند پارسه را کار جمشید، پادشاه افسانه ای که ساختمانهای پرشکوه و شگرف را به او نسبت میدادند، دانستند و کم کم این نام افسانه ای را بر آن نهادند .

     



    محمد ::: جمعه 87/6/8::: ساعت 1:43 صبح

    تخت جمشید گوهر معماری جهان باستان است.آنجا روزگاری غنی ترین شهر زیر آفتاب بوده است.ولی آتش سوزی مهیب اسکندر،باد و باران،زمین لرزه و گذر زمان عظمت و شکوه تخت جمشید را از بین برده است.تخت جمشید در سال پانصد و هجده پیش از میلاد بنیان نهاده شد.ابتدا در دامنه کوه مهر و میترا با چیدن قطعات عظیم سنگ محلی به نام سفه ساخته شد.کار ساختن کاخ ها و تالارها نیز در طی پنجاه سال توسط داریوش بزرگ،خشایار شاه و اردشیر اول انجام شد.در این شهر عظیم و زیبا مهمترین جشن ایرانیان برگذار میشد.از تمام ایالات زیر نظر هخامنشیان به این مکان می آمدند تا این جشن باشکوه را برگذار کنند.تمام افرادی که به نمایندگی از ایالات زیر سلطه هخامنشی می آمدند با خودشان هدایایی نفیس می آوردند.در نقوش تخت جمشید نشان داده شده که نمایندگان پادشاه از نمایندگان ایالات تابعه با خوشرفتاری استقبال میکنند.عدالتی خاص و قانونی بی نظیر در دوران حکومت هخامنشیان وجود داشته که باعث رعایت مساوات بین مردم و زندگی راحتی برایشان میشده است.ذرست بر عکس فیلم 300 که سعی میکند ایرانیان را وحشی نشان دهد.کارگردان این فیلم بهتر بود قبل از ساختن فیلم 300 نگاهی به تاریخ با شکوه ایران می انداخت و بعد فیلمش را می ساخت.هر چند که این فیلم جنبه سیاسی داشته و ...

    محمد ::: پنج شنبه 86/2/6::: ساعت 7:54 عصر

    در رابطه با نقش شیر گاوشکن یا همان مهر و ماه و نقش سر انسان با بالهای عقاب و بدنی از گاو که به ابوالهول نیز

    معروف است توضیحاتی دادیم.اکنون با تصاویری آشنا می شویم که روی بیشتر دیواره های تخت جمشید دیده میشوند.

    تصاویری از گروه هایی که در حال آوردن هدایا برای شاه هستند.کتیبه ای وجود ندارد که هویت این افراد را مشخص کند،

    ولی با توجه به نوع لباس، اسلحه و حتی هدیه هایی که می آوردند میتوان هویت آنها را مشخص کرد.

    حتی از نوع آرایش موها و ترتیب قرار گرفتن آنها در تصاویر از دلایل تعیین هویت این گروه هاست.

    این افراد نمایندگانی از ملت های تابع حکومت هخامنشی بودند.مادها،هراتی ها،بابلی ها،آشوری ها،هندوان،ارمنی ها،

    خوزیان،لودیه ای ها،مصری ها،سکاها،تازیان ناحیه اردن و فلسطین و حبشیان این ملت ها را تشکیل میدادند.

    پس میتوان به عظمت امپراطوری هخامنشی پی برد.

    در رابطه با ایمیل دوست عزیزی که توضیحاتی درباره کورش کبیر خواسته بود،باید بگویم که فعلا فقط درباره تخت جمشید

    میتوانم مطالبی ارائه دهم و پس از آن از پادشاهان هخامنشی مینویسم.اما چون توضیحی کوتاه خواسته بودید همین را

    بگویم که کورش کبیر پس از غلبه بر مادها با اتحاد اقوام و فرهنگ های مختلف سراسر ایران حکومت قدرتمند پارس را

    پی ریزی کرد.از مهمترین دستاوردهای کورش کبیر میتوان به کشاورزی،دریانوردی،آبیاری،راه سازی،سیستم بانکداری و

    گسترش فرهنگ و هنر اشاره کرد.

     



    محمد ::: پنج شنبه 85/8/18::: ساعت 7:32 عصر

    تخت جمشید دوازده و نیم هکتار است.سنگهای مورد استفاده در تخت جمشید از دو جنس هستند.سنگ صخره ای از

    جنس آهکی به رنگ خاکستری شفاف که از کوه های اطراف بودند و سنگ صخره ای از جنس آهکی ولی سخت تر

    و به رنگ خاکستری مایل به سیاه که ازمعدن های سنگ در نزدیکی تخت جمشیدمی آوردند.

    در زمان حکومت داریوش بزرگ بعد از آنکه کل سکوی تخت جمشید تاسیس شد،اولین مکانی که ساخته شد کاخ آپادانا

     بود که به معنی بارعام و جای ویزیت مهمانهاست.سپس به دستور داریوش بزرگ کاخ تچر ساخته شد که به عنوان کاخ

    خصوصی شاه بوده است.تچر را خانه زمستانی معنا کرده اند.سنگهای این کاخ خاکستری و صیقل خورده بودند،به طوری

    که تصویر افراد بر آن می افتاده است به همین جهت آنرا تالار آینه می نامیدند.

    ستون های کاخ تچر احتمالا از جنس چوب بوده اند، زیرا هیچ اثری از آنها باقی نمانده است

    کف اتاق ها را با فرش قرمز رنگ ویژه دوره داریوش پوشانده بودند که هنوز هنوز اثر آن سنگهای قرمز رنگ در اتاق های

    شمالی یافت می شود .بر درگاه های تالار مرکزی نقش داریوش بزرگ با خدمه اش هک شده است

    در کتیبه ها آمده است که خشایارشاه، اهورا مزدا را می ستاید و خودش و پهنای امپراطوری اش را می شناساند

    و سپس می گوید:

     به درخواست اهورامزدا این تچر را داریوش شاه که پدر من بود برآورد.بادا که اهورامزدا و دیگر ایزدان مرا و آنچه را که کرده ام

    و پدرم داریوش شاه کرده است بپاید.

    داریوش بزرگ سی و پنج سال حکومت کرد و پس از آن پسرش خشایارشاه به حکومت رسید.دروازه ملت ها،کاخ

    انتظار،خیابان سپاه،کاخ هدیش،حرمسرا و قسمتی از کاخ صدستون در دوران خشایارشاه ساخته شد.

    پس از خشایارشاه ،اردشیر اول به حکومت رسید که کاخ صدستون را کامل کرد و خزانه شاهی را نیز به اتمام رساند.

    چهارمین پادشاهی که در ادامه ساخت تخت جمشید دست داشت، اردشیر دوم بود.البته در زمان وی بیشتر ساخت پله

    ها و کتیبه ها انجام شده است.

    تخت جمشید در طول یکصد و بیست سال و توسط چهار پادشاه ساخته شد که امروزه به تخت جمشید لقب معجزه هنر

    در ایران باستان داده اند.

     

     

     

     

     

     

     

    .



    محمد ::: یکشنبه 85/8/14::: ساعت 10:10 عصر

       1   2      >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 125
    بازدید دیروز: 66
    کل بازدید :1106203
    تبلیغات





    >> درباره خودم <<
    تخت جمشید
    محمد
    بگذارید هرکس به آیین خویش باشد . زنان را گرامی بدارید . فرودستان را دریابید . و هرکس به زبان تبار خویش سخن گوید

    >>فهرست موضوعی یادداشت ها<<

    >>آرشیو شده ها<<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    تخت جمشید

    >>لینک دوستان<<
    لنگه کفش
    ###@جزین@###
    هواداران بازی عصر پادشاهان ( Kings-Era.ir )
    مهندسی مکانیک ( حرارت و سیالات)-محی الدین اله دادی
    •°•°•دختـــــــــــرونه هـــای خاص مــــــــــــن•°•°•
    %% ***-%%-[عشاق((عکس.مطلب.شعرو...)) -%%***%%
    برلیان
    سایت مشاوره بهترین تمبرهای جهان دکترسخنیdr.sokhani stamp
    جبهه مقاومت وبیداری اسلامی
    آوای قلبها...
    بوی سیب
    گیاهان دارویی
    یادداشتهای من
    فطرس
    بشنو از نی
    خاطرات کودکی و...
    روابط عمومی به زبان آدمیزاد
    مستان ِ عاشق
    دختری از سرزمین پارس
    دوست دارم
    دُرُخـــــــــــــــــــــــش
    نوری چایی_بیجار
    کلبه ی تنها
    از هر دری،سخنی!
    پایگاه اطلاعاتی و کاربردی شایگان
    آوای ققنوس
    همـــ نفــــــــس

    همیشه منتظرت هستم ، ای عدل وعده داده شده...
    به بهترین وبلاگ سرگرمی خوش امدید
    زیر آسمان خدا
    دکتر علی حاجی ستوده
    ایران سرای من
    غم دنیا رو دوشمه
    همه چیز...
    چالوس و نوشهر
    سلطان عشق
    سامانتا
    عشق بی همتا
    ماهیان آکواریمی
    یادداشت های یه آسمونی
    معماری ، هنر شکل دادن به فضا
    احساس داغ
    محمدرضا جاودانی
    my love is only god
    ترفندهای کامپیوتر
    *** /// هلاک عشق \\\ ***
    داستان و راه های توحید جویان بزرگ
    دین جوان
    desperado bug
    اس ام اس سرکاری و جوک
    زندگی دفتری از خاطره هاست
    دوست دارم تو تنها ارزویم باشی
    دریای نور
    شادی(زمزمه های دلتنگی)
    چرندوپرند
    آایرانا
    سرزمین مقدس
    باغ گیلاس
    پایگاه ایران زمین
    عکسهای تخت جمشید
    سرگرمی
    فیلترشکن 4046
    چاپار سافت
    موزه منطقه ای جنوب شرق
    مرودشت شهر من
    ایران ما
    شاهنشاه هخامنشی-آرمین
    موزه بزرگ جنوب شرق
    نجوا
    کورش کبییر
    ما ایرانی هستیم
    دل نوشته های یک خسته
    هخامنشیان

    تمدنهای فراموش شده
    چنین گفت سینوهه

    گریه های شبانه
    ایرانگردی
    نیلو رایانه
    وب سایت تفریحی صد دروازه
    هخامنشیان
    دختری از سرزمین پارس

    >>لوگوی دوستان<<



    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<

    مترجم سایت

    مترجم سایت

    سفارش تبلیغ
    صبا ویژن
    X بستن تبلیغات