سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تخت جمشید
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  •  Atom 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • در یاهو
  • یشت ها و گاتها

    (یشت ها)، سرودهای توحید است که میگویند خود زرتشت گفته است که بعضیها با کلمه (یاسین) در قرآن، برابر دانسته اند. چون این کلمه، قرائتهای مختلفی دارد و به صورت (یشمه) و (یشما) و (یسن) و (یسنا) و... هم نوشته شده است. (یشت ها) سرودها و ادعیه ای است در ستایش ایزدان که ایزد از ریشه (یزد) است که همان (یسنا) و (یشت) و (یزدان) همه ریشه مشترک (یزد) دارند که به معنای ستایش و پرستش است. کتاب اوستا شش فصل است. اولین فصل، گاتها است که به عقیده زبان شناسان، اثر خود زرتشت است که بنام سرودهای دینی خطاب به اهورامزدا سروده است. زبان شناسان، زبان این سرودها را کهنه ترین زبانی میدانند که در میان ما وجود دارد و از لحاظ مفاهیم نیز چنین است. بر (گاتها) سرودهایی افزوده اند که مجموعه (گاتها) و اضافات (یسنا) را میسازند که سرودهایی است مربوط به عدالت و پرستش خدا.

    ادامه مطلب...

    محمد ::: دوشنبه 88/1/31::: ساعت 1:32 صبح

    دین زرتشت

    دینی که پیامبر ایرانی تعلیم فرمود، یک آیین اخلاقی بود و طریقه یگانه پرستی. دین زرتشت با وجود اینکه دارای ارزش اخلاقی بسیار است، به اصطلاحات اقتصادی و اجتماعی نیز توجه دارد. با چادرنشینی مبارزه میکند و طرفدار اسکان مردم و خانه سازی است. تربیت چهارپایان اهلی و مراقبت از آنان در چراگاهها، زندگی خانه نشینی، داشتن خانه یا محل سکونت مناسب، رفتار نیکو با گاو نر، از دستورات دین بزرگ ایران است. با قربانی کردن از طریق ریختن خون حیوانات، مخالف است. مومن حقیقی، دهقانی است خدمتگذار و واقعی و مربی چهارپایان مفید، سرپرست خانه و بزرگ ده و درستکار. بنابر این شغل اصلی زرتشتی، کشاورزی و مراقبت از چهارپایان است که در (گاتها) نمودار است.

    دین زرتشتی، نخستین مذهبی است که در جهان از مسئله (حیات عقبی) و مسئله (قیامت) سخن به میان آورده و مسئله (آخرالزمان) را به مفهوم کامل خود مطرح کرده است. در دین زرتشت مفهوم بزرگی وجود دارد که نه در آیین مصریان قدیم دیده میشود و نه در اندیشه های بسیار عمیق هندو. جهان دارای تاریخ است و از قانون تحول پیروی میکند. وضع فعلی، جهان را به مرحله نهایی رهبری میکند و همه نیروها در کار خود، باید به آن راه بروند. در نظر زرتشت دنیا از برنامه استمرار تاریخ پیروی میکند و میدان جنگ است. مبارزه ای پرشور، نیروها را مقابل یکدیگر قرار داده است و این امر، واجب است و نتیجه آن تکامل مردم با تقوی و بهره مندی از زندگی جاویدان است.

    آیین جین و دین بودا با آیین زرتشت مشابهت دارد. آزادی در انتخاب دین، بیزاری از قربانیهای خونین و احترام زندگان از اصول هر سه دین و نفوذ اصطلاحات زرتشت است. فلسفه دوگانگی و اخلاقی که مبارزه ریشه آن را تشکیل میدهد، نشان نزدیکی میان آیین جین و دیانت زرتشت است.

    پس از زرتشت، آیین (مزدا) دوباره به سنن ملی و مراسم قدیمی بازگشت. با برقراری اهورامزدا در ردیف اول، خدایان دیگر نظیر (ناهید) و (مهر) برای خود جایی در این آیین باز کردند. این آیین با نوشته های کارشناسان معاصر پارسی، تفسیر ماوراءالطبیعه ای ساده یافته است. به این صورت که در جنگ با (لاوجود اهریمن) و (وجود مطلق اهورامزدا) موجود است. ممکن الوحدوث و جهان مربوط به آنها را بوجود میخواند و جهان ناقصی که (اهریمن) به نابودی آن میکوشد، وجود کامل آنرا با مشیت الهی و دائمی خود نگهداری میکند تا زمانی که بالاخره مطابق با خواست خداوندی، پایان پذیرد.

    کریستین سن میگوید: قبل از جدا شدن دو تیره هندی و ایرانی از یکدیگر، تفاوتی میان دو دسته از خدایان عمده آنها وجود داشته است. یکدسته (دیوها) را میخوانده اند که در راس آنها خدای جنگجویی بنام (ایندرا) قرار داشت و دسته ای دیگر (آسوراها) را که به ایرانی (اهورا) گفته میشود.

    دکتر محمد معین میگوید:آریاییان از ارواح مضر، متنفر بودند و آنها را لعنت میکردند و ...



    محمد ::: دوشنبه 88/1/31::: ساعت 1:24 صبح

    زرتشت را یونانیان، (زوروآسترس) و رومیان و اروپاییان، (زوروآستر) مینامند. وجود تاریخی او محل اختلاف است و اعتراض. (جیمزدارمستر) مفسر فرانسوی اوستا، از زرتشت خدایی میسازد و او را تظاهر هوم به شکل انسان میداند. (کرن) هلندی، او را افسانه ای منسوب به خورشید میشناسد. با این وجود آثاری موجود است که وی را شخصیت تاریخی میدهد. معمولا این رای رایج است که زرتشت میان هفتم و ششم ق.م، بوده است. افلاطون صریحا از زرتشت نام برده و او را موسس آیین (مزدیسنا) دانسته است.

    (بروسوس)، مورخ قرن سوم میلادی، زرتشت را سر سلسله پادشاهان ماد میداند. مورخان اسلامی، زرتشت را معاصر (گشتاسب) یا (ویشتاسب) میدانند. در فروغ مزدیسنا آمده است که زرتشت در شهر (ری) بدنیا آمده است. یونانیان زرتشت را (زوروآستر) می نامیدند، یعنی ستاره شناس.

    (دیوژن)، زرتشت را به معنای ستاره پرست گفته است. زرتشت به معنای شخم کننده یا شتر نیز آمده است. اعراب، زرتشت را سلطنت زرین گفته اند. زرتشتیان نام وی را (سپیتامه) میدانند. آذرگشسب مینویسد: (اسفتمان)، پس از رسیدن به مقام روحانی به لقب (شترپیر) یا (زرد رنگ) مفتخر گردید. شتر حیوانی نبوده که در بین آریاییهای ایرانی اهمیت و ارزشی داشته باشد تا دارنده آن به خود مباهات کند. پس دارنده شتران زرد رنگ، به پیامبران ایران نمیچسبد.

    واژه زرتشت در تاریخ به دوازده گونه ضبط گردیده است :

    زردشت، زردتشت، زرهشت، (این سه بر وزن: انگشت)

    زاردشت، زاراهشت، وزراتشت، (این سه بر وزن: خارپشت)

    زرادشت، وزراهشت، وزرادشت، (این سه بر وزن: چراگشت)

    زره دشت، زره تشت، وزره هشت، (این سه بر وزن: دره پشت)

    زردشت، زرتهشت، وزاردهشت، وزارتهت، (به دال مهمله و تاء مضموم)

    نام پدر زرتشت، (پورشب) و نام مادرش، (دغویه) آمده است. در باب تحصیلات زرتشت نیز اختلاف بسیار است که برخی او را تحصیلکرده یونان و برخی دیگر، شاگرد مکتبهای فلسفی هند میدانند. زرتشت با دختر (فراشائوش ترا) بنام (هووی) ازدواج کرد و شاه نیز با دختر زرتشت، (وجامناسیاه) که از زن اول او بود، ازدواج نمود. زرتشت در سن هفتاد یا هفتادوهفت سالگی در حالی که در برابر محراب به عبادت مشغول بود، به وسیله یک سرباز تورانی کشته شد



    محمد ::: پنج شنبه 88/1/27::: ساعت 1:53 صبح

    زرتشت

    (زوراست) یا (زرشتر) یعنی دارنده شتران زرد... مستشرقین با حقه بازی عجیبی، تاریخ تولد زرتشت را از 329 تا 600 ق.م، به 6000 سال ق.م، و حتی 6000 سال پیش از حمله اسکندر عقب میبرند تا به یک نتیجه گیری نژادی دست بزنند. چرا که اروپایی (هر دین و مذهب و مکتبی داشته باشد) با نوعی خودپرستی، خود را منشاء و دلیل وجودی هر مذهب و مکتب و فلسفه ای میداند

    محل تولد او نیز مجهول مانده. بعضی گویند در ناحیه ماد (آذربایجان) در شمال غرب ایران و بعضی گویند در (باکتریا) بوجود آمده. ولی از قرار معلوم وی در غرب ایران زائیده شده و در شرق ایران به کار دعوت خود پرداخته است. روایات باستانی بر آن است که زرتشت در پانزده سالگی نزد آموزگاری تعلیم یافت و از او (کشتی) دریافت کرد. کشتی نام کمربند مقدس زرتشتیان است. از آغاز عمر خود به خوی مهربان و سرشت لطیف معروف گردید.

    در هنگام بروز قحط سالی که در ایام جوانی او اتفاق افتاد، نسبت به سالخوردگان حرمت و رافت و درباره جانوران محبت و شفقت به عمل می آورد. چون به بیست سالگی رسید، پدر و مادر و همسر خود را رها کرده برای یافتن اسرار مذهبی و پاسخ مشکلات روحانی که اعماق ضمیر او را پیوسته مشوش میداشت، در اطراف جهان سرگردان شد و از هر سو رفت و با هرکس سخن گفت، شاید که نور اشراق درون دل او را منور سازد... در منابع یونانی گفته شده که زرتشت مدت هفت سال  در غاری درون کوهی به سر آورده که به خاموشی مطلق میگذرانید.

    آوازه کار او از شرق به گوش مردم روم رسید و شهرت یافت که مردی مرتاض، بیست سال تمام در بیابانها گذرانیده و جز پنیر، طعامی نخورده است. چون به سی سالگی رسید، زرتشت را مکاشفاتی دست داد. روایات در این باب به قدری فراوان و اغراق امیز است که برای او معجزات عجیبه و کرامات غریبه، ذکر کرده اند. گویند نخستین بار که برای او کشف و شهود دست داد، در سواحل رود (دینا) در نزدیکی موطن او بود. ناگهان خیال شبحی که بلندی قامت او، نه برابر انسان متعارف بود، در نظرش نمودار گردید که او را فرشته (وهومنه) یا (بهمن) یعنی پندار نیک، نام نهاده اند. پس فرشته با او گفت و شنود کرد و به او فرمان داد که جامه عاریتی کالد را از جان دور سازد و روان را پاک و ظاهر فرماید که آنگاه صعود کرده، در پیشگاه اهورامزدا یعنی خدای حکیم، حاضر گردد.

    از آن پس، هشت سال دیگر بر زرتشت بگذشت و او در عالم کشف و شهود با شش فرشته مقرب (امشاسپندان) یکایک، گفت و شنود کرد. از آن پس، ده سال تمام بر زرتشت بگذشت که به پرستش و عبادت اهورامزئدا مشغول بود و پیوسته از مردم آن روزگار، جفا و آزار میدید. پس از این مکاشفه، بیدرنگ تعلیم خلائق را آغاز کرد. ولی در ابتدا کسی به سخنان او گوش نداد. چندین بار نومید شده در معرض فتنه و آزمایش قرار گرفت. عاقبت پس از ده سال، زرتشت به مقصود رسید و نخستین کسی که آیین او را پذیرفت، عموزاده وی مردی بنام (میندی نیمون ها) بود. پس در یکی از بلاد شرقی شرقی ایران به دربار پادشاه آن دیار به نام (ویشتاسب) راه یافت. مدت دو سال، زرتشت کوشش بسیار کرد که این پادشاه را به دین خود در آورد. پادشاه با زرتشت همراه گردید ولی چون تحت نفوذ کارپانها (روحانیون) واقع بود، آنان با اقدامات شیطانی خود علیه عقاید زرتشت برخاستند و باعث شدند که زرتشت را دستگیر ساخته و به زندان اندازند. سر انجام پس از دو سال از زرتشت معجزه ای به ظهور رسید.

    بالاخره شاه به دین او درآمد. ویشتاسب سراسر نیروی خود را برای نشر دعوت آن پیامبر به دین، بکار برد. درباریان و امرا نیز به دنبال شاه، بر او گرویدند. از مدت بیست سال دیگر که از عمر زرتشت باقی مانده بود، روایات و حکایات بسیاری نقل کرده اند. در سراسر این روزگار، وی به نشر دین اهورامزدا در میان ایرانیان بگذرانید. در این زمان دو پیکار و جنگ با دشمنان برپا ساخت. جنگ دوم در زمانی روی داد که زرتشت به سن هفتاد و هفت سالگی رسیده بود. در این پیکار اگر چه پیروز گردید، لیکن عاقبت کشته شد. نویسندگان اوستا در هزار سال بعد گفته اند که چون تورانیان شهر بلخ را به غلبه گرفتند، یکی از آنان ناگهانی بر آن پیامبر یزدانی تاخته و او را در برابر محراب آتش در حال عبادت، به قتل رسانید.



    محمد ::: پنج شنبه 88/1/27::: ساعت 1:30 صبح

    تحریف مذهب زرتشت

    1-اصالت طبقات

    (... زرتشت همه خدایان را بیرون رانده بود و از یک خدا و یک اهورامزدا گفته بود، که یگانه است و خدای فقیر و غنی، موبد و غیرموبد (همه و همه) فقط یک خداوند است(اهورامزدا). اما موبدان، خدای یگانه زرتشت را تجلی دادند و گفتند که: زرتشت خود فرموده که (آتش)، رمز و اشاره ای از جهان ملکوتی اهورایی است و باید آتش را تقدیس کرد و احترام گذاشت. آنگاه موبدان، آتش (رمز و اشاره اهورایی) را به سه قسمت کردند و سه آتش ساختند. یکی در استخر (فارس) که آتش روحانیان و موبدان بود و یکی در آذربایجان که آتش شاهزادگان و جنگجویان و سومین آتش (ریوند) که آتش دهقانان و کشاورزان بود. بنابراین، موبدان، توحید زرتشت را به صورت یک زیربنی (شرک) درآوردند و این دیگر مهارت شگفت انگیزی است.

    2-اصالت روحانیت

    (مقام موبدی موروثی بود). موبدزاده، چه خوب و چه بد، جانشین پدر میشد. فقط کافی بود که مقداری قوانین و حرکات و رسومی را بیاموزد. برای موبد شدن و به جامعه روحانیت زرتشتی در آمدن، علم شناخت دین لازم نیست. فقط باید مراسم پیچیده نذر و قربانی و تشریفات عمومی را دانست و ادعیه ای را حفظ داشت. در دین زرتشت، هر طبقه ای خدای خاص خویش دارد و روحانیون خدای روحانی.

    3-شرک، تعدد خدایان

    (در مذهب زرتشتی غیر از (امشاسپندان)، خدایان دیگری نیز وجود دارند).

    1-سروش- مظهر اطاعت و تقوا و عبودیت انسان است و مظهر روحانیونی که تبلیغ کنندگان اطاعت و عبادت خدایند در زمین.

    2-فره ایزدی- روح مقدسی است که برکت و تقدس ایجاد میکند و وارد هر روح و جانی که بشود توفیق پیدا میکند و به عافیت و سلامت یا به سلطنت و مقام و قدرت میرسد و در دنیا و آخرت، نجات میابد. با نیایش و پرستش اهورامزدا، میتوان (فره ایزدی) یافت و (فره ایزدی) اگر وارد روحی بشود، صاحب آن روح، (سعید) میشود و اگر نه، (شقی) میماند.

    3-منتر- این همان کلمه ای است که هنوز هم استفاده میشود. میگوییم: (منترش کرده اند) یا (منتر شده است). منتر عبارت بوده است از کلمات مقدس و اوراد و دعاهایی که می بایست با زبان و دهان و لباس و دست و پا و... پاک، خوانده میشد یا بعضی از حالات و مراسم خاص مذهبی و روحانی بود که میبایست بوسیله موبد رسمی با قرائت و آهنگ خاص، القاء و بیان میشد.

     



    محمد ::: چهارشنبه 88/1/26::: ساعت 1:30 صبح

    ج: زرتشت موبدان

    تا کنون هر چه رفت، در تعریف و شناخت زرتشت اولیه بود و پس از این میکوشیم که زرتشتی را که موبدان ساختند و مذهبی که به دفاع موبدان و منافع آنها گمارده شد، تصویر نماییم، چه در این صورت است که مقایسه و نتیجه گیری ممکن میشود. در ابتدا مذهب زرتشت مبتنی بر خصوصیت زندگی کشاورزی است.(هر کس قناتی حفر کند به بهشت میرود).

    تقدس آب، تقدس گاو، تقدس قنات و تقدس سبزه و درخت، نشان دهنده این واقعیت است که مذهب زرتشتی بر خلاف میترائیسم که مذهب دوره دامداری است، کاراکتری کاملا کشاورزی دارد. مذهب زرتشت نیز دوگانه است. یکی مذهبی است که زرتشت آورده است و دیگری مذهبی که جانشینان زرتشت (حکام و موبدان) ساخته اند.

     (زراتستریسم) یا مذهب زرتشت، مجموعه اسنادی است که میتواند محقق را به چهره واقعی زرتشت نزدیک کند و (زراتستریسم) مجموعه کتاب (اوستا)، (دینکرد) و کتب دیگر زرتشتی است که در طول تاریخ پیش و پس از اسلام، در قرنهای پنج و شش تا قرن نهم، بدست موبدان نوشته شده است.



    محمد ::: سه شنبه 88/1/25::: ساعت 2:34 صبح

    مطالب این بخش جهت آشنایی با آیین زرتشت است. این نوشته ها برگرفته از منابع زیر میباشد. اگر در ادامه از منابع دیگری استفاده کردم ، حتما اسم اونرو به این قسمت اضافه میکنم.

     

    نام کتاب: تاریخ ادیان و مذاهب جهان

    مولف: عبدالله مبلغی آبادانی

     

    نام کتاب: تاریخ تمدن

    نویسنده: ویل دورانت



    محمد ::: دوشنبه 88/1/24::: ساعت 1:33 صبح

    بزرگترین خدمت زرتشت(از نظر بینش مذهبی) این است که بیش از همه مذاهب غیر توحیدی، مذهب و پرستش را به توحید نزدیک میکند.

    1-خدای زرتشت

    در مورد یگانه بودن یا دوگانه بودن خدای زرتشت، دو نظر است. یکی نظریه کلاسیک است که زرتشتیهای عادی (نه آنهایی که توجیه کنندگان مطالب اند)، نیز قبولش دارند. از این نظرگاه، مذهب زرتشت، مذهب دوگانه پرستی است. مذهب (اهورا) و (اهریمن)، مذهب(انگرمئی نو) و (سپنتامئی نو) و دو ذات خیر و شر .

    هر که و هر چه بد باشد، جزء (انگرمئی نو) است و اگر خوب باشد جزء (سپنتامئی نو) و این دو ذات، همواره در نبرد هستند. پس اعتقاد مذهب زرتشت به(دوگانگی ذات) در جهان است.

    نظر دوم از آن مورخین و نویسندگان جدید است که در کار تجلیل و احیاء مذهب زرتشت اند. اینها که میبینند ذهن امروز جهان، توحید را میشناسد و می ستاید و می پرستد و حتی غیر مذهبی ها نیز با مقایسه مذاهب، اعتراف میکنند که توحید، عالی ترین شکل تکامل یافته بینش مذهبی است(که مسلم است و غیر قابل تردید) میکوشند تا از مذاهب مورد توجهشان، چهره ای توحیدی بسازند.

    2-اهورامزدا و خلق جهان

    زرتشت، اهورامزدا را خدای ازلی و ابدی خردمند و بصیر و قادر و علیم میداند که چون خواست جهان را بیافریند، ابتدا روحی جاوید و مطلق سازد به نام (وهومن) یعنی: منش، ذهن، فکر و اندیشه نیک و بعد از(وهومن) تمام پدیده های عالم را آفرید.

    3-(انگرمئی نو) و (سپنتامئی نو)

    در اعتقاد زرتشت، دو نظام یزدانی به نامهای ذات بد(انگرمئی نو) و ذات خوب(سپنتامئی نو) در جهان وجود دارد که (انگر) شر است و (سپنتا) خیرمقدس و (مئی نو) به معنای(من)، (منش) و (مانتالیته) است. اینها همه یک کلمه اند و به معنای فکر و اندیشه و خرد و حکمت که (انگرمنش) و (سپنتامنش)، همواره در جنگند و هر یک دستیاران و فرشتگانی دارند.

    4-یاران ( سپنتامئی نو )

    شش فرشته یا یزدان مقرب، یاران ذات خوب جهانند که با (سپنتامئی نو)، جهان خیر را اداره میکنند و با (انگرمئی نو) میجنگند. این شش آمساسیند (روح جاوید و ازلی و ابدی)، عبارتند از :

    1-بهمن- (به) به معنای خیر و خوب و (من) به معنای منش. یعنی فرشته ای با منش خیر.

    2-اردیبهشت فرشته راستی و عدالت.

    3-شهریور فرشته قدرت یا به اصطلاح خودشان (یزدان قدرت) .

    4-خرتات برخورداری و کامیابی و موفقیت و عافیت.

    5-اسپندارمد (سپند) به معنای مقدس است. آنچنان که یکی از صفات زرتشت هم (سپندمن) است. یعنی دارای منش مقدس. (اسپندارمد) همان اسفند است و یزدان برکت و عشق و محبت.

    6-مرداد یا(امرتات) یزدان خلوت و جاودانگی.

    این شش (امشاسپند)، در تحت رهبری(سپنتامئی نو)، گروه هفت نفره ای را تشکیل میدهند که مجری اراده اهورامزدا هستند در مبارزه با شر و یاری انسانهایی که راه اهورامزدا را می پیمایند.

    در برابر اینها، شش فرشته شر، همراه (انگرمئی نو) گروه هفت نفری روح خبیث را تشکیل میدهند. (سپنتامئی نو) و (انگرمئی نو)  و یارانشان در دو سوی هستی، صفوف خیر و شر راآراسته اند و انسان در این میانه، مخیر است که هر صفی را که بخواهد انتخاب کند.البته به غیر از اینها، فرشتگان دیگری هم هستند. این مجموعه نظام اعتقادی متافیزیک مذهب زرتشت است که جهان بینی زرنشتی را نیز نشان میدهد.



    محمد ::: دوشنبه 88/1/24::: ساعت 1:29 صبح

    نزد ایرانیان باستان، هر سی روز ماه، نام ویژه ای داشت و رسم بر آن بود که هرگاه نام روز با نام ماه، برابر میشد، آنرا جشن میگرفتند. برای نامیدن جشن، از نام ماه با پسوند (گان) استفاده میکردند. به عنوان مثال، نوزدهمین روز از ماه فروردین را جشن فروردینگان (نام ماه+گان) و دومین روز از ماه اردیبهشت را جشن اردیبهشتگان مینامیدند.

    جشن اردیبهشتگان

    این جشن در روز دوم ماه اردیبهشت برگزار میشد. در عهد باستان، در این روز، شهریاران، بارعام میدادند. مردم با لباس سپید به ستایش پروردگار میپرداختند. لورنگ در کتاب جشنهای ایران باستان، این جشن را همان عید گل در میان دیگر ملل میداند.

    جشن خوردادگان

    جشن خوردادگان در چهارم خرداد برگزار میشد. از چگونگی برگزاری آن در عهد باستان اطلاعی در دست نیست. خورداد به معنای رسایی و کمال و تندرستی است و در عالم مادی، نگهبان آب است. از اینرو میتوان حدس زد که نیاکان ما در این روز به کنار چشمه ها یا رودها و دریاها میرفتند و اهورامزدا را پرستش میکردند.

    جشن تیرگان

    جشن تیرگان در دهم تیرماه برگزار میشد و از جشنهای بزرگ ایران باستان بود. روز پیش از جشن، درون و برون خانه را آب و جارو و گردگیری میکردند. صبح روز جشن، همه آب تنی کرده و لباس نو میپوشیدند. تار نازکی از ابریشم و سیم نازک و ظریفی که به هم تابیده بودند و (تیروبار) نام داشت را به مچ دست میبستند. خورشید نیایش و مهر نیایش اوستا را میخواندند. این روز جشن آب ریزان هم بود.

    جشن امردادگان

    این جشن در سوم امرداد واقع بود. از آنجا که امشاسپند امرداد (در عالم مادی) مظهر جاودانی و نگهبان گیاهان است، در این روز ایرانیان به باغها و مزارع میرفتند.

    جشن شهریورگان

    جشن شهریورگان به نام امشاسپند توانای (خشترا) یا شهریور برگزار میشد. این فرشته مظهر سلطنت آسمانی و قدرت رحمانی و همیشه  خواهان فر و بزرگی و نیرومندی است. در جهان مادی، نگهبان زر و سیم و فلزات دیگر و دستگیر بینوایان و فرشته رحم و مروت است. پادشاهان دادگر با این فرشته حمایت میشوند. در این جشن، ایرانیان به فقیران، احسان و طعام میکردند.

    جشن مهرگان

    این جشن در دهمین روز از ماه مهر واقع است و از جشنهای بزرگ ایران باستان و اعتبار آن به اندازه نوروز بوده است. جشن مهرگان به فرشته مهر مربوط است که در اوستا، میترا نامیده شده و به معنی نور و خورشید و مهر و محبت و عهد و پیمان است. در این جشن، پادشاهان بارعام میدادند و برای خود جانشین برمیگذیدند.

    جشن آبانگان

    در جشن آبانگان، ایرانیان به کنار دریا یا رودها میرفتند و پروردگار را نیایش میکردند.

    جشن آذرگان

    این جشن نیز به ستایش آفریدگار اختصاص داشت.

    جشن دیگان

    اگر به نام روزهای ماه دقت کنیم، در هر ماه، سی روز وجود دارد. نخستین روز هر ماه (اورمزد) نامیده میشد که همان مفهوم دی یعنی پروردگار را داراست. از اینرو، در ماه دی چهار جشن برپا میشد. در ایران باستان و در چنین روزی، پادشاهان به محل وسیعی میرفتند و بدون هیچ تشریفاتی مردم را به حضور میپذیرفتند. حتی شهریاران با کشاورزان همنشین میشدند و در یک سفره با آنها غذا میخوردند.

    جشن بهمنگان

    جشن بهمنگان به امشاسپند (وهمن) اختصاص داشت که نگهبان حیوانات بود. در این روز، از خوردن گوشت پرهیز میشد.

    جشن اسفندگان

    این جشن مربوط به امشاسپند (سپندارمد) بود که حامی زنان درستکار و پارسا محسوب میشد. از اینرو ماه اسفند و به خصوص روز (سپندارمد)، جشن زنان بود و مردان به زنان هدیه میدادند.



    محمد ::: شنبه 88/1/22::: ساعت 3:5 عصر

    آشنایی با آیین زرتشت

    الف: زمینه

    زرتشت در سال 660 ق.م ، ناگهان قیام میکند و به دلایلی قیامش انتظار میرود. یکی به این دلیل که نظام تمدن و مالکیت، دردها و نیازهای تازه ای به جان بشریت میریزد و بعد مصلحین را به درمان کردن می انگیزد. زرتشت در آن دوره، پاسخی بود به دردها و نیازهای تازه ایرانی. آریاییان در ابتدای ورودشان به هند و ایران با همه دوگانگی خاک و امکانات خاک و آب و هوا، مذاهبی یگانه داشتند. آریاییان هند در زندگی قبایلی ماندند و آریاییان ایران وارد زندگی کشاورزی شدند و با دگرگونی شرایط زندگی، بینش، نظام اجتماعی و احساس و اخلاق اجتماعی، دیگر مذهب میترائیسم و مذاهب ابتدائی پیش از زرتشت(که از قبایل وحشی آریایی و روزگار اشتراک تفکر و زندگی ایرانی و هندی مانده بود)، نمیتوانست جوابگوی نیازهای تازه ایرانی باشد و مذهبی میبایست که با شرایط جدید، تناسب اجتماعی و اقتصادی و اخلاقی داشته باشد و بتواند وضع موجود را توجیه کند... در اینجا است که زرتشت برمیخیزد و مذهبی را اعلام میکند که برای ارتباط با خدایش، نه به  سحر و جادو نیازی دارد و نه به قربانی و مغان.

    جادو را باطل و قربانی را نفی میکند و بزرگترین مبارزه را علیه(مغانروحانیون) آغاز میکند و از همه مهمتر اینکه تمامی بتها را (مجسمه رب النوع های مختلفی که ساختنشان یکی از کارهای مذاهب قدیم بود) ، فرو میشکند و از معابد بیرون میریزد و با رفرم دین بدوی، مذهبی بوجود میاورد که به شدت فلاحتی و کشاورزی است و توجیه کننده زندگی جدید ایران .

    ب: اصول تعالیم

    در مذهب زرتشت، گاو بسیار محترم است. آن چنان که یکی از خدایان بزرگ(وهومن)، خدای گاو است. (نام خود زرتشت هم(زوراستر) یا(زرشتر)، یعنی دارنده شتران زرد، نشان این است که وابسه به دوره قبایلی است). اما بر خلاف هند، گاو در ایران فقط محترم، نه مورد پرستش و تقدس و به جای گاو، کاریز و قنات و آب، تقدس پیدا میکند که در دوره دامداری، گاو مظهر دام و زندگی اقتصادی دامدار و در دوره کشاورزی، آب مظهر دام و زندگی اقتصادی کشاورز است که ارزش دارد. این است که در مذهب زرتشت، آب جانشین گاو میشود و مورد پرستش و تقدس قرار میگیرد.



    محمد ::: جمعه 88/1/21::: ساعت 2:21 صبح

    <   <<   11   12   13   14   15   >>   >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 69
    بازدید دیروز: 135
    کل بازدید :1106282
    تبلیغات





    >> درباره خودم <<
    تخت جمشید
    محمد
    بگذارید هرکس به آیین خویش باشد . زنان را گرامی بدارید . فرودستان را دریابید . و هرکس به زبان تبار خویش سخن گوید

    >>فهرست موضوعی یادداشت ها<<

    >>آرشیو شده ها<<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    تخت جمشید

    >>لینک دوستان<<
    لنگه کفش
    ###@جزین@###
    هواداران بازی عصر پادشاهان ( Kings-Era.ir )
    مهندسی مکانیک ( حرارت و سیالات)-محی الدین اله دادی
    •°•°•دختـــــــــــرونه هـــای خاص مــــــــــــن•°•°•
    %% ***-%%-[عشاق((عکس.مطلب.شعرو...)) -%%***%%
    برلیان
    سایت مشاوره بهترین تمبرهای جهان دکترسخنیdr.sokhani stamp
    جبهه مقاومت وبیداری اسلامی
    آوای قلبها...
    بوی سیب
    گیاهان دارویی
    یادداشتهای من
    فطرس
    بشنو از نی
    خاطرات کودکی و...
    روابط عمومی به زبان آدمیزاد
    مستان ِ عاشق
    دختری از سرزمین پارس
    دوست دارم
    دُرُخـــــــــــــــــــــــش
    نوری چایی_بیجار
    کلبه ی تنها
    از هر دری،سخنی!
    پایگاه اطلاعاتی و کاربردی شایگان
    آوای ققنوس
    همـــ نفــــــــس

    همیشه منتظرت هستم ، ای عدل وعده داده شده...
    به بهترین وبلاگ سرگرمی خوش امدید
    زیر آسمان خدا
    دکتر علی حاجی ستوده
    ایران سرای من
    غم دنیا رو دوشمه
    همه چیز...
    چالوس و نوشهر
    سلطان عشق
    سامانتا
    عشق بی همتا
    ماهیان آکواریمی
    یادداشت های یه آسمونی
    معماری ، هنر شکل دادن به فضا
    احساس داغ
    محمدرضا جاودانی
    my love is only god
    ترفندهای کامپیوتر
    *** /// هلاک عشق \\\ ***
    داستان و راه های توحید جویان بزرگ
    دین جوان
    desperado bug
    اس ام اس سرکاری و جوک
    زندگی دفتری از خاطره هاست
    دوست دارم تو تنها ارزویم باشی
    دریای نور
    شادی(زمزمه های دلتنگی)
    چرندوپرند
    آایرانا
    سرزمین مقدس
    باغ گیلاس
    پایگاه ایران زمین
    عکسهای تخت جمشید
    سرگرمی
    فیلترشکن 4046
    چاپار سافت
    موزه منطقه ای جنوب شرق
    مرودشت شهر من
    ایران ما
    شاهنشاه هخامنشی-آرمین
    موزه بزرگ جنوب شرق
    نجوا
    کورش کبییر
    ما ایرانی هستیم
    دل نوشته های یک خسته
    هخامنشیان

    تمدنهای فراموش شده
    چنین گفت سینوهه

    گریه های شبانه
    ایرانگردی
    نیلو رایانه
    وب سایت تفریحی صد دروازه
    هخامنشیان
    دختری از سرزمین پارس

    >>لوگوی دوستان<<



    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<

    مترجم سایت

    مترجم سایت

    سفارش تبلیغ
    صبا ویژن
    X بستن تبلیغات